وحدت حوزه و دانشگاه بر محور آگاهی اجتماعی

وحدت حوزه و دانشگاه بر محور آگاهی اجتماعی

زندگی نیوز/قم رئیس پژوهشکده مطالعات راهبردی علم، فرهنگ و تمدن گفت: جامعه ما با این گستردگی و ویژگی‌های خاص، نیاز داشت که در یک دوره خاص، علاوه بر نهاد سنتی خود که حوزه و مدارس علمی باشد، یک افزونه‌ای به این نهاد آگاهی اضافه کند و این افزونه، دانشگاه است. نقطه وحدت حوزه و دانشگاه، تنظیم علمی آگاهی اجتماعی است.

وحدت حوزه و دانشگاه بر محور آگاهی اجتماعی

هادی موسوی، عضو هیات علمی گروه فلسفه علوم انسانی و رئیس پژوهشکده مطالعات راهبردی علم، فرهنگ و تمدن در گفت‌وگو با زندگی نیوز اظهار کرد: با این تصور از حوزه و دانشگاه به عنوان دو ساختار علمی با سابقه طولانی در ایران و جهان اسلام، که محدود به دوره‌ای خاص نیستند. اگر بخواهیم رسالت اصلی این دو را تعیین کنیم، باید بگوییم که این دو مرکز جدا از هم نیستند و هر دو عهده‌دار برپا ساختن یک نهاد در جامعه هستند. این نهاد همان «نهاد علم» جامعه است.

موسوی عنوان کرد: نهاد یک امری در جامعه است که نیازهای اصلی آن را برطرف می‌سازد؛ جامعه یک هویت ارگانیک است که مانند یک موجود زنده فعالیت می‌کند و نیازهای این موجود زنده را دارد. یکی از اصلی‌ترین نیازهای موجود زنده، آگاهی است که در واقع بخش حیاتی این موجود ارگانیک محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، اگر شما آگاهی را از یک موجود زنده بگیرید، چیزی برایش باقی نمی‌ماند و در فعالیت‌هایی مانند راه رفتن، خوردن و آشامیدن با مشکل مواجه می‌شود و حتی اگر بدنی سالم داشته باشد، به سرعت از بین می‌رود.

رئیس پژوهشکده مطالعات راهبردی علم، فرهنگ و تمدن، با بیان اینکه حوزه و دانشگاه مراکزی هستند که عهده‌دار «ساخت علمی آگاهی اجتماعی» جامعه‌اند، تصریح کرد: جامعه ما با این گستردگی و ویژگی‌های خاص، نیاز داشت که در یک دوره خاص، علاوه بر نهاد سنتی خود که حوزه و مدارس علمی باشد، یک افزونه‌ای به این نهاد آگاهی اضافه کند و این افزونه، دانشگاه است. نقطه وحدت حوزه و دانشگاه، تنظیم علمی آگاهی اجتماعی است. آگاهی اجتماعی یک محور وحدت‌بخش است.

موسوی اعلام کرد: اگر ما بخواهیم در کنار این آگاهی عمومی به عنوان امر وحدت بخش نگاه تخصصی را در دو مرکز حوزه و دانشگاه پیگیری کنیم: نکته مهم درباره این نگاه تخصصی و کارشناسی این است که این تخصص‌ها نباید از یکدیگر جدا باشند و هر کسی نباید به تنهایی در یک حوزه نظر دهد. بلکه ایده وحدت حوزه و دانشگاه با محوریت آگاهی اجتماعی لازم است اینجا نقش خود را ایفا کند. به عنوان مثال، کسی که می‌خواهد ساختمانی را طراحی کند، نباید بدون توجه به جنبه‌های اخلاقی، جامعه‌شناختی و نوع فرهنگ برای بنای آن ساختمان، اقدام کند؛ همچنین، باید پیامدهای ناشی از خیابان‌کشی‌ها و ساختمان‌سازی‌ها را در نظر بگیرد. نگاه کارشناسی باید همیشه دارای یک دیدگاه کلی و بالاسری باشد که همان آگاهی اجتماعی است.

موسوی تصریح کرد: آگاهی اجتماعی امری از نوع علوم اجتماعی است اما آیا این نگاه می‌تواند در مباحث مهندسی و علوم طبیعی مانند فیزیک و شیمی نیز شکل بگیرد؟ این آگاهی اجتماعی در واقع پیوند دهنده علوم طبیعی و علوم انسانی در جامعه است. در خصوص وحدت حوزه و دانشگاه در علوم انسانی بسیار سخن گفته شده است. اما در مورد علوم طبیعی و فنی مهندسی کمتر صحبت شده است.

وی ادامه داد: به عنوان مثال، زمانی که به دانشجویانی که در زمینه‌های عمرانی فعالیت می‌کنند مراجعه می‌کنیم و از آن‌ها می‌پرسیم که در شرایط کمبود آب چه اقداماتی باید انجام دهیم، این پیوند و تعامل بین علوم و نبود آگاهی اجتماعی در میان آن‌ها به وضوح نمایان می‌شود. راه حلی که امروز داده می‌شود احداث سدّ، استفاده از آب شیرین کن‌ها، انتقال آب به واسطه لوله‌های عظیم و برخی دیگر از راه کارهای جدیدتر است.

رئیس پژوهشکده مطالعات راهبردی علم، فرهنگ و تمدن افزود: نگاه تخصصی که خارج از فضای آگاهی اجتماعی شکل گرفته باشد، به هیچ‌وجه به درد ما نمی‌خورد، به عنوان مثال، اگر بخواهیم نگاه تخصصی فرهنگ مردم ژاپن یا کشورهای دیگر را بدون در نظر گرفتن اختصاصات فرهنگی مردم ایران در اینجا پیاده کنیم کار نادرستی است.

موسوی تصریح کرد بحث وحدت حوزه و دانشگاه تنها مختص دانشهای اسلامی یا علوم انسانی نیست، بلکه این امریست که در واقع اشاره به یک نیاز اساسی برای جامعه ایران دارد. ما حتی در معماری و شهرسازی و مسائل فنی و بسیاری از رشته های غیرعلوم انسانی نیازمند به ایجاد این آگاهی اجتماعی هستیم: به عنوان نمونه باید از دانش جهانی بهره‌مند شویم و توانایی‌هایی که آن‌ها برای ساخت سازه‌های قوی و مقاوم دارند، به عنوان نقاط قوت در نظر بگیریم اما فرهنگی که در جامعه ایران وجود دارد، با انسان‌هایی مسلمان و با فرهنگ خاصی که زندگی کرده‌اند، و جغرافیای خاص ایران باید در نظر گرفته شود.

رئیس پژوهشکده مطالعات راهبردی علم، فرهنگ و تمدن ادامه داد: اگر نتوانیم با تفکیک میان توانمندی‌ها و سازه‌های فرهنگی آن‌ها پیش برویم، موضوع نادرستی را اجرا خواهیم کرد؛ بنابراین، باید از توانمندی‌های کارشناسی مناطق دیگر جهان استفاده کنیم، اما در عین حال آن را با فرهنگ و زیست‌بوم خودمان سازگار کنیم. اتفاقی که در اینجا می‌افتد این است که بخشی از دانش فنی و عمرانی که در مراکز علمی ما تولید و بازتولید می‌شود، در واقع چیزی است که با جغرافیا و تاریخ گذشته ما در تضاد است.

موسوی اضافه کرد: سوال این است که آیا این دانش‌های فنی که بدون توجه به سابقه تاریخی مسائل زیست محیطی وارد کشور ما شده مفید بوده یا مثلاً در موضوع آب ما را دائماً به سمت منابع جدید سوق می‌دهد؟ خواندن تاریخ جامعه ایران لازم است خود را با این کار فنّی پیوند دهد. تاریخ به ما می‌گوید: قنات‌ها به مدت ۵ هزار سال در این سرزمین جاری بوده‌اند و دانش حفر قنات و انتقال آب از دوردست‌ها به مناطق مورد نیاز، در نهاد آگاهی اجتماعی ایران تولید شده است. این نهاد آگاهی همان دانشمندان و مهندسان و معماران ایرانی بوده‌اند. تمامی موضوعات مربوط به ساخت قنات‌ها از قبل وجود داشته و دائماً به نسل‌های بعد منتقل شده است؛ این موضوع همچنین درباره بخش‌های دیگر معماری ایران صدق می‌کند.

وی گفت: معماری‌هایی که امروزه با آن‌ها زندگی می‌کنیم، معماری‌هایی هستند که در چهار دیواری سیمانی قرار گرفته‌اند و نیازهای ما را به خوبی برآورده نمی‌کنند. ما برای گرما، سرما و جابه‌جایی در این ساختمان‌ها به شدت به وسایل بیرونی وابسته‌ایم، در حالی که اگر بناهای قدیمی‌ کشورمان را داشتیم، به این شدت به گرم و سرد کردن نیاز نداشتیم. این بناها به گونه‌ای طراحی شده بودند که حداقل نیاز ما به وسایل بیرونی برای خنک‌کردن محیط به شدت کاهش می‌یافت.

رئیس پژوهشکده  مطالعات راهبردی علم، فرهنگ و تمدن بیان کرد: لزوم توسعه بحث وحدت حوزه و دانشگاه از علوم انسانی به دیگر دانش‌ها امری ضروری برای تحقق وحدت است. مراکز تولیدکننده دانش معماری در ایران، باید به عنوان نهاد آگاهی اجتماعی برای زندگی در اینجا عمل کند و نه اینکه فقط مرکزی باشد که بدون در نظر گرفتن نیازهای یک انسانی مسلمان ایرانی چهار دیواری برای ما فراهم کند.

وی گفت: لزوم گسترش بحث وحدت حوزه و دانشگاه به تمامی دانشی که در مراکزی علمی حوزه و دانشگاه تولید می‌شود هم نیاز اصلی جامعه ما را که آگاهی اجتماعی باشد بر طرف می‌کند و هم می‌تواند تصویر روشنی برای حوزویان و دانشگاهیان در راستای مفید بودن علم‌شان برای جامعه باشد. زیرا این دو مرکز با آگاهی از نیازهای مردم و شناسایی راه‌های رفع این نیازها علوم و فنون خود را توسعه می‌دهند.

موسوی در پایان تصریح کرد: در این حالت خروجی انسانی این دو مرکز نیز با مشکل بیکاری مواجه نخواهد شد. زیرا بیکاری حاصل نامرتبط بودن رشته تحصیلی با نیازهای جامعه است. با این وصف تحقق وحدت حوزه و دانشگاه که سطوحی از آن امروزه در جامعه ما محقق شده است نیازمند تلاش‌های هدفمند بیشتری برای رسیدن به افق‌های جدید است.

پایان خبر زندگی نیوز

وحدت حوزه و دانشگاه بر محور آگاهی اجتماعی

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "وحدت حوزه و دانشگاه بر محور آگاهی اجتماعی" هستید؟ با کلیک بر روی استان ها، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "وحدت حوزه و دانشگاه بر محور آگاهی اجتماعی"، کلیک کنید.